×
×

از ۰ تا ۱۰۰ تناسب در معماری را بیاموزید.

  • کد نوشته: 6704
  • ۱۴۰۲/۰۳/۰۵
  • دیدگاه‌ها برای از ۰ تا ۱۰۰ تناسب در معماری را بیاموزید. بسته هستند
  • تناسب در معماری  درس انسان طبیعت تناسب در معماری چیست؟ تناسب مجموعه ای از نسبت هاست،مقایسه ی دو کیفیت یا کمیت نظیر اندازه یا مقدار است. تناسب مفهومی ریاضی است که برکیفیت  رابطه ی مناسب میان اجزای اثر با هم وبا کل اثر دلالت دارد. طراحی ویلا سنتی تناسبات به دلیل در بر گیرندگی نسبت های […]

    از ۰ تا ۱۰۰ تناسب در معماری را بیاموزید.

    تناسب در معماری

     درس انسان طبیعت تناسب در معماری چیست؟

    تناسب مجموعه ای از نسبت هاست،مقایسه ی دو کیفیت یا کمیت نظیر اندازه یا مقدار است. تناسب مفهومی ریاضی است که برکیفیت  رابطه ی مناسب میان اجزای اثر با هم وبا کل اثر دلالت دارد.

    تناسب در معماری

    تناسب در معماری

    طراحی ویلا سنتی

    تناسبات به دلیل در بر گیرندگی نسبت های گوناگون از پیچیدگی بیشتری برخوردار است.آنگاه که تناسب نسبت ها متکی بر تفاوت های کمی و همسان را شامل می شود پیچیدگی های قابل تبینی عرضه می کند.اما در عمل و به ویژه در عرصه ی معماری “تناسب” نسبت های مقایسه ای کمیت ها و کیفیت های مختلف ناهمسانی را شامل می شود.از این رو درک آن پیچیده تر است

    مبحث تناسب به طور عامه در هنر و خاص در ادبیات هنر و معماری معاصر ما مضمون غریبی می نماید. تناسب در معماری در شکل کلی متکی بر علم هندسه و ریاضی در  جای خود و در شکل تخصصی خودارزش انکار ناپذیری در مبادی درک هنر دارد. طراحی ویلا زمین شیب دار واز ملاحضات اساسی تلقی می شود.

    اگر تناسب را به عنوان نمونه ای برای فعالیت ادراک بر اساس شناخت تفاوت ها قرار دهیم در این میان تناسب طلایی”تناسب زرین” به یک معنی می تواند به عنوان فرا عقل،الهی یا آسمانی تلقی شود.در واقع این نخستین حاصل یک بودگی و تنها آفریننده ممکن ثنویت درباره ی واحد اولی یا اولین تقسیم واحد می تواند داشته باشد.نخستین بار از هنگامی که بشر درباره ی اشکال هندسی این تناسبات و دنیای آن به تفکر پرداخت،ملاحضات فلسفی،طبیعی و زیبایی شناختی بسیاری که آن را احاطه کرده بود چشم گیر است.

    هزینه ساخت ویلا 

    در هنر و معماری یونان نیز این تناسب در معماری نقش غالب را ایفا می کند ولی در بناهای تاریخی گوتیک در قرون وسطی وناگهان اعتبار خود را از دست می دهد،لیکن در عصر رنساسن بار دیگر اعتبار خود را باز می یابد.اگر چه جنبه های گوناگون طبیعت را که ماییه الهامه هنرمندان است فراگیر می سازد.نمی توان گفت آنکه در هرجایی که کمال مطلوب یا زیبایی خاص با هماهنگی شکل وجود داشته باشد تأثیر تناسب طلایی به چشم می خورد و آن به یادآورنده ی وابستگی جهان مخلوق و مبدأ کمال و نیز تکامل بلقوه ی اوست.

    تناسب در معماری

    تناسب در معماری

    ترکیب طلایی  یا توالی فیبوباچی در ستاره ی داوود توسعه یافته:

    هنرمندان قدیمی برای اضافه نمودن حس توازن و شکوه به یک صحنه،مجسمه یا بنا مدت ها از ترکیب تناسب طلایی استفاده کردند.نرکیب مزبور یم تناسب ریاضی بر اساس نسبت ۱۰۶۱۸/۱ بوده و در اغلب مواقع در طبیعت مثلاً در صدف های دریایی و الگوی دانه های گل آفتابگردان و یا ساختار هندسی بازوهای میله ای کهکشان های مارپیچی موجود در کیهان یافت می شود.

    امروزه سرنخ هایی از این نسبت طلاییدر نانو ذرات بدست آمده است.   در واقع هم در عالم خرد و هم در عالم کلان این تناسب در معماری به خوبی قابل شناسایی است.به هر حال به کار بردن این نسبت در طراحی های وسیع و رشته های هنری کار واقعی نمی باشد برای اینکه هرگز نمی توان به مرکز دوران مارپیچی رسید..این نقطه مرکزی نامعلوم و غیر قابل دسترس است تا بی نهایت ادامه می یابد.به علت سهولت در ترسیم ها و کارها ی عملی نسبت ۱۰۶/۱ در نظر گرفته می شود.

    تناسب در طبیعت

    در مطالعه در طبیعت نیز این تناسب در معماری زیاد دیده می شود نظیر فاصله برگ های روی ساقه و ساقه روی شاخه و شاخه روی تنه در بعضی گیاهان که بین هر دو زوج، سومی تقریبا در جای طلایی قرار گرفته است.

    نمونه هایی از تناسب طلایی دربناها و تفکرات بشر

    اهرام

    جالب است بدانیم که نسبت ضلع بلندتر به ضلع کوتاه تر مستطیل طلایی که نسیت طلایی نامیده می شود در بسیاری از طرح های هنری از قبیل معماری و خطاطی ظاهر می شود.مطابق تحقیقات انجام شده نسبت  طول ضلع قاعده به ارتفاع در اهرام ثلاثه مصر برابر است با نسبت طلایی همچنین در معبد پارتنون از مستطیل های طلایی به چشم خوشایندتر هستند.و این موضوع دال بر این واقعیت است که این تناسبات هندسی در ذرات انسانها نیز شکل گرفته.

    مایاهایی که در خلال سالهای ۲۰۰-۹۰۰ق.م ساکن آمریکای جنوبی بودند چنین به نظر می رسد که برای رصد کردن حرکات متغیر اجرام آسمانی،اهرامی بنا نهادند و تقویم شمسی دقیقی وضع کردند.

    همچنین با محاسبات خود و استفاده از عدد طلایی وقوع خسوف و کسوف را پیش بینی و مراسم قربانی کردن انسانها را تدارک می دیده اند.و عقیده بر این داشته اند که این کار آنها خشم خدایان را از انها برطرف می کند.

    تناسب هرم

    تناسب هرم

    در اهرام مصر نیز این نسبت به دقت رعیات شده است. مثلث قائم الزاویه ای که با نسبت های این هرم شکل گرفته شده باشد به مثلث قائم مصری یا Egyptian Triangle معروف هست و جالب اینجاست که بدانید نسبت  وتر به ضلع هم کف هرم معادل با نسبت طلایی یعنی دقیقا ۱.۶۱۸۰۴ می باشد. این نسبت با عدد طلایی تنها در رقم پنجم اعشار اختلاف دارد یعنی چیزی حدود یک صد هزارم!

    تناسب در نقاشی

    لئوناردو داوینچی در ترسیم نقاشی معروف خود از بدن انسان از نسبت طلایی بهره گرفته است. به عنوان مثال نقاطی از بدن که دارای نسبت طلایی هستند:
    نسبت قد انسان به فاصله ناف تا پاشنه پا.
    نسبت فاصله نوک انگشتان تا آرنج به فاصله مچ تا آرنج.
    نسبت فاصله شانه تا بالای سر به اندازه سر.
    نسبت فاصله ناف تا بالای سر به فاصله شانه تا بالای سر.
    نسبت فاصله ناف تا زانو به فاصله زانو تا پاشنه پا

    تناسب در معماری ایرانی

    انتخاب ده ضلعی منتظم از طرف هنرمندان ایرانی و استفاده آن در کارهای معماری (پوشش گنبدها با کاربندی ده) و کارهای هنری (گره سازی ها که پایه آنها روی ده ضلعی منتظم قرار دارد) توجه و دقت آنها و بالاخره دید آنها را در انتخاب و به دست آوردن بهترین تناسب در معماری در خطوط و سطوح را می رساند. چرا که در ده ضلعی منتظم نسبت شعاع به طول ضلع، همان نسبت طلائی است که در تمام کاربندی پوشش های گنبدی در معماری اصیل ایرانی – اسلامی از آن استفاده شده است.

    تناسب در معماری ایرانی

    تناسب در معماری ایرانی

    تناسب در طراحی

    در ساخت یک بنا بین بخش های کلیدی باید قیاس هایی صورت گیرد

     ولی نیازی نیست که خود بیش از حد به سیستم تناسبی خاصی محدود سازیم.تحلیل تناسبی آگرز نشان می دهد که با افزایش پیچیدگی،انطباق توالی های تناسبی متفاوت نیز افزایش می یابد.

    تناسبات کلی بنای ساخته شده،نقش بسیار مهمی دارند،این تناسبات تأثیر کلی بنا را تعیین می کند.

    تناسب در کشودگی

    ایجاد کشودگی در واحد ساختمانی کار فوق العاده ظریفی است. کشودگی های موجود در دیوار باید دارای تناسب در معماری دقیق باشند.وبا دقت در جای خود قرار گیرند.

    تناسب کشودگی ها باید غالب تر از واحد ساخته شده نسبت داد. کشودگی ها باید روابط داخلی ترکیبی  داری را بین خودشان نمایان سازند.

    در اینجا نیازی به توضیح تمامی عملیات هندسی نیست،فقط باید دانست که تمام شکل ها باید به کمک یک مقیاس و گونیا تحلیل شدند،تنها آن هنگام می توان زیر بنای روند اندیشه معماری پی برد.انیشتن از درک هندسی لوکوربوزیه به عنوان درک”حسی” را خرد ناپذیر”شاعرانه”یادکرده است.

    مسائل گوناگونی تحت تاثیرکارکرد آنها قرارمی گیرند.نمای پیشین جای ترفند بازی نیست. می تواند چنین ادعایی کند که با داشتن تجربه بی اندک می توان تمامی بی قاعدگی در هندسه نما را برطرف ساخته و این در واقع صحیح است.با وجود این منطق کارکردی و ساختاری باشد.فضای خارجی را نمی توان بدون درک فضای داخلی طراحی کرد و بر عکس آن نیز صادق است.

    لولورکوزیه همواره مفاهیم خود را با مثال های بسیار ساده ای که برای هر کس قابل درک است ثابت کرده است.او نشان می دهد که چه چیز اهمیت دارد و نتیجه ی بی نهایی یک روند طولانی عمیق چیست؟

    تناسب در معماری ایرانی

    تناسب در معماری ایرانی

    تناسب اصول معماری ایران

    هنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده که به خوبی در نمونه های این هنر نمایان شده است.

    این اصول چنین هستند:

    ۱- مردم واری

    ۲- پرهیز از بیهودگی

    ۳- نیارش

    ۴- خودبسندگی

    ۵- درونگرایی

    مردم واری

    تناسب اصول معماری ایران

    تناسب اصول معماری ایران

    مردم واری

    مردم واری یعنی داشتن به معنای رعایت تناسب در معماری میان اندام های ساختمانی با اندام های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان سازی است. معکاری همیشه و همه جا نری وابسته به زندگی بوده و در ایران بیش از هرجای دیگر.

     چنانچه آرایش معماری نیز همواره به دست زندگی بوده و در هر زمان روش رندگی بوده که برنامه کار معماری را پی ریخته است. مردم  واری  در اندام غضاهای ساختمان و اجزای آن چنین نمایان می شود که برای نمونه اتاق سه دری که بیشتر برای خوابیدن به کار می رود، به اندازه ای است که نیاز یک حانواده را برآورده کند.

    بررسی تناسب در معماری سنتی ایران

    یکی از اصول مهم معماری ایران بعد از اسلام مردم واری است

    مردم واری

    مردم واری

    نتیجه گیری:

    هدف بحث در مورد تناسب در معماری از آموختن هندسه و رمز و راز عدد نیست.در ضمن منظور از مدول ها هم این نیست. تناسب در معماری نه یک موهبت الهی است و نه قوانینی مدیرستی های بدون انگیزه بر آن ها حاکم است.

     هیچ قانون تناسبی هرچند که تصحیح شده باشد نمی تواند مسیر مستقیمی به سوی ترکیب روابط ابعادی ترسیم کند.در استفاده از این وصیه تجربه به ما آموخته است که اگر تمامی شاخه های ابعادی را به صورت منطقی درست بدانیم گمراه خواهیم شد. یکی از نقاط ضعف سیستم مدولی این است که بیش از حد به نسبت های تناسب طلایی وابسته است.

    ومقیاس اضافه ای ندارد.فقدان واحدهای ابعادی با افزودن زیرکانه ی پاره ای اندازه ها که فاقد منطق هندسی در ترکیب نهایی وکلی هستند واهم می گردد.ایم که بدون سیستم نظم دهنده ای بتوانیم تشخیص دهیم که چه وقت به محدوده ی سیستم رسیده ایم از اهمیت زیادی برخوردار است.با آزادی عمل ما باید به قدری باشد که بتوانیم محدودیت های سیستم را از پیش پا برداریم.همه ی فرایندهای زنده را نمی توان با نسبت های ریاضی نظم داد.

    نوشته های مشابه

    دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.