درب ضد سرقت – انواع دربهای ضد سرقت
آیا من باید یک معمار باشم؟
به گزارش چک لیست ساختمان : آیا من باید یک معمار باشم؟، انتخاب شغل یکی از بزرگترین تصمیماتی است که می گیرید. خوشبختی ، ثروت و حتی سلامتی آینده شما ممکن است به آن بستگی داشته باشد – و اگر معماری در میان گزینه های شما باشد ، به خصوص خطر زیادی وجود دارد. در حالی که برای بیشتر افراد ، تغییرات شغلی در اواسط زندگی اکنون امکان پذیر و حتی متداول است ، هزینه و زمان معماری شدن به این معنی است که شما احتمالاً مایلید تا آنجا که ممکن است در این زمینه بمانید. بنابراین چگونه می توانید بفهمید که این شغل مناسب شماست؟
در این مقاله برخی از نشانه های داستانی توصیف می شود که شما باید – و نباید – یک معمار شوید. همچنین به تشریح واقعیت های زندگی در این زمینه می پردازد ، بنابراین می توانید تصمیم بگیرید که به نظر رویا می آید یا کابوس! در آخر ، این مزایا و معایب انتخاب مدرک مهندسی را نسبت به یک درجه معماری بررسی می کند.
از کجا می دانید که باید معمار باشید؟
دوره های معماری در سطح دبیرستان ارائه نمی شود ، بنابراین چگونه می دانید که معماری برای شما مناسب است؟ طراحی ویلا شخصیت و تنظیمات شما بهترین راهنما را ارائه می دهد.
این یک کلاه بزرگ است. اگر دوست ندارید ایده های جدید بیاورید ، یا نقاشی کنید ، یا مدل سازی کنید ، معمار نشوید! مشاغل مرتبط مانند ساخت و ساز ، برنامه ریزی و مهندسی (بخش زیر را ببینید “آیا من باید یک مهندس باشم یا یک مهندس؟” در زیر) بدون ایجاد مهارت های هنری سنتی می توانند خارش را ایجاد کنند.
پرشور در مورد ساختمانها
خوب ، بنابراین شما یک فرد خلاق هستید. اما چرا یک طراح گرافیک ، یک طراح مد یا یک طراح محصول نمی شوید؟ به نظر واضح است ، اما جذابیت در محیط ساخته شده برای یک معمار ضروری است . آیا تعطیلات آخر هفته و تعطیلات خود را با دیدن ساختمانها و فضاهای جالب ترتیب می دهید؟ آیا شما مجبور نیستید در مورد معماری مطالعه کنید؟
آیا من باید یک معمار باشم؟ اگر جواب منفی است ، به این فکر کنید که اوقات فراغت خود را چگونه می گذرانید و اجازه دهید این امر شما را به سمت درجه مناسب تری راهنمایی کند.
همه فن حریف آیا من باید یک معمار باشم؟
گرچه خلاقیت و اشتیاق برای یک معمار ضروری است ، اما به هیچ وجه تنها ویژگی های مورد نیاز شما نیست. همچنین معماران باید با داشتن تعداد و با مردم خوب باشند (یا حداقل معقول باشند) و همچنین حوصله انجام کارهای پیش پا افتاده مانند تهیه نقشه ها و اسناد را داشته باشند.
در حل مشکلات تبحر دارد آیا من باید یک معمار باشم؟
به طور خلاصه ، روند طراحی یک تمرین حل مسئله است. چه چیزی به کجا می رود؟ چرا ، چگونه و چه زمانی؟ اگر شما فردی هستید که با این نوع چالشهای لجستیکی اخراج می شوید ، احتمالاً به عنوان یک معمار پیشرفت خواهید کرد. اما اگر موانع به راحتی شما را افسرده یا از مسیر خود دور می کنند ، ممکن است بیشتر یک کار قابل پیش بینی را ترجیح دهید.
سر سخت آیا من باید یک معمار باشم؟
شما حتی برای تبدیل شدن به یک معمار به قدرت ماندن احتیاج دارید ، مهم نیست که یک حرفه را به عنوان یک حرفه حفظ کنید. آموزش حداقل هفت سال طول می کشد ، و پس از آن چندین سال دیگر در نقش های کم سن و سال تر کار می کنیم .
برای یادگیری و حرکت از انتقادات و انتقادات و پیشنهادات منفی مشتری ، به قدرت شخصیت نیاز دارید . ساخت ویلا و از آنجا که این رشته خیلی سریع پیشرفت می کند ، شما مجبور خواهید بود که در کل حرفه خود یاد بگیرید – گرچه برای بسیاری از افراد ، این یک امتیاز مهم است!
قابل انعطاف آیا من باید یک معمار باشم؟
” معمار ” واقعاً یک کار نیست. از شما خواسته می شود کارهای متنوعی را از هفته به هفته ، روز به روز یا حتی ساعت به ساعت انجام دهید. اما اگر از انطباق با استفاده از مهارت های مختلف و کار در مکان های مختلف به دلیل نیاز شغل خوشحال هستید ، تغییر ماهیت شغل نیز آن را جالب خواهد کرد.
بازیکنان خوب تیم
آسان است که تصور کنیم معماران سطح بالا به عنوان نوابغ تنها کار می کنند ، اما این رشته در عمل اینگونه نیست. ساختمانها در نتیجه تلاش تیمی به هم می پیوندند ، بنابراین اگر واقعاً می خواهید مستقل کار کنید ، انتخاب راه خلاقانه دیگری عاقلانه است ( به عنوان مثال بسیاری از نویسندگان و عکاسان ، زمان زیادی را به تنهایی صرف می کنند).
کاربران ذی صلاح فناوری
آیا من باید یک معمار باشم؟ در حالی که بعضی از قسمتهای مراحل طراحی (به ویژه مراحل اولیه) هنوز به نقاشی با دست احتیاج دارند ، بیشتر کارهای استودیو امروزه به صورت الکترونیکی انجام می شود. و همچنین نرم افزارهای معماری مانند Revit یا SketchUp ، باید با برنامه های طراحی عمومی تر مانند PhotoShop و InDesign آشنا باشید.
احساس می کنید فقط توصیف خود را خوانده اید؟ احتمالاً از حرفه معماری لذت خواهید برد! بنابراین برخی از نکات اصلی را بخوانید تا در مورد خود شغل در نظر بگیرید.
آیا من باید یک معمار باشم؟
نکاتی که باید در نظر بگیرید
اگر ویژگی های شخصیتی مناسب برای معماری دارید ، این یک شروع عالی است – اما همچنین لازم است قبل از ثبت نام به موارد زیر مربوط به کار توجه کنید. اینها برای اینکه شما را کنار بگذارند ، شامل این نیستند که بتوانند برخی از شکایات معمول معماران و دانشجویان معماری را روشن کنند. شرایط همه البته متفاوت است.
واجد شرایط بودن به عنوان یک معمار
مدرک معماری (هفت سال یا بیشتر) بیش از هر شغل دیگر طول می کشد. این به خودی خود پرهزینه است و به این معنی است که دیرتر از بیشتر همسالان خود وارد نیروی کار خواهید شد. آیا در حالی که به طور همزمان بدهی دانشجویی زیادی را قبول می کنید ، آماده تأخیر در کار هستید؟ زیرا متأسفانه امروز این واقعیت خشن صلاحیت به عنوان یک معمار است.
محیط کار معماران آیا من باید یک معمار باشم؟
زندگی به عنوان یک معمار می تواند استرس زا باشد ، و ساعتها به طرز مشهوری طولانی است. مطمئناً این میانگین شما نه به پنج نیست – بیشتر از هشت ، بیشتر به هشت تا هشت شباهت دارد! در حالی که افراد بیست ساله اغلب از عهده مقاومت کافی برای کنار آمدن با این مسئله برمی آیند ، ممکن است وقتی خانواده می شوید یا اینکه بخواهید در اواسط زندگی کمی سرعت خود را کم کنید ، این مشکل بیشتر شود.
سبک زندگی معماران
شرکت های معماری ، به ویژه شرکت های مشهور ، در شهرها مستقر هستند. آیا زندگی شهری برای شما مناسب است؟ در غیر این صورت ، مطمئناً باید برای یک تمرین کوچک کار کنید یا آن را به تنهایی انجام دهید. البته یک مزیت کار در یک شرکت بزرگ این است که آنها دفاتر بین المللی دارند و شما می توانید چند سال دیگر در پکن یا دبی کار کنید.
حقوق معماران آیا من باید یک معمار باشم؟
معماران معمولاً دستمزد خوبی در نظر گرفته می شوند ، اما در بازار کار فعلی می توانید درآمد کمتری از آنچه انتظار دارید داشته باشید. متوسط حقوق یک معمار در انگلیس بین ۴۰،۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ پوند است ، در حالی که در ایالات متحده نزدیک به ۹۰،۰۰۰ دلار است ، که مطمئناً قابل احترام است اما شما را ثروتمند نخواهد کرد. فقط شرکا و مدیران می توانند حقوق خانه را نزدیک به ۱۰۰۰۰۰ پوند بگیرند.
تنظیمات صادقانه شما
روی کاغذ و صفحه نمایش ، معماری یک کار پر زرق و برق است. در دنیای واقعی ، می تواند پیاده بیشتر باشد. صریحاً از خود بپرسید که درباره چه خیال پردازی می کنید: آیا این طراحی ساختمان است یا خود را به عنوان معمار در مهمانی ها معرفی می کنید؟ اگر این مورد دوم باشد ، پیوند سخت مدرک معماری ممکن است کمی شوکه کننده باشد.
هشت دلیل برای معماری شدن
اگر این کار را از قسمت قبلی بدون دویدن برای تپه ها انجام داده اید ، در اینجا هشت دلیل مهم برای تبدیل شدن معماری به کار شما وجود دارد.
۱. شخصیت ، مهارت ها و علایق شما برای معماری مناسب است.
بدیهی است که این دلیل شماره یک انتخاب معماری به عنوان شغل است: از نظر انواع روش ها برای شما “مناسب” است.
۲. می خواهید بر جهان پیرامون خود تأثیر بگذارید.
در راضی ترین حالت ، معماری به شما امکان می دهد زندگی مردم را بهتر کنید. چه یک ساختمان اداری پایدار باشد ، چه مدرسه ای که بچه ها دوست دارند در آن تحصیل کنند یا فقط در خانه رویایی کسی ، وقتی فضاهای ساخته شده توسط بشر به خوبی طراحی شود جامعه بهبود می یابد .
۳. شما می خواهید کاری را انجام دهید که در واقع نتایج آن را مشاهده کنید.
به طور مشترک با سایر مشاغل خلاق ، معماران میوه کار خود را به وضوح می بینند. اما برخلاف شعر یا نمایش ، ساختمان ها طی چندین دهه بخشی ثابت از چشم انداز مردم هستند. این کاملاً میراث است!
۴- شما برای زندگی شغلی می خواهید که کسل کننده نباشد.
بیشتر سرمایه گذاران در دوره های آموزشی خود سرمایه گذاری کرده اند ، اگر نه کل زندگی کاریشان ، سالها به این رشته پایبند بوده اند. و نکته خوب این است که ، با نیازها و فن آوری های اجتماعی که در حال پیشرفت است ، هرگز نخواهید توانست آرامش خود را حفظ کنید و خسته نشوید.
۵- شما علایق گسترده ای دارید.
مطمئناً شما باید مهارت های خود را در هنر و علم جمع کنید ، طراحی داخلی اما بهترین معماران به همه چیز علاقه مند و الهام گرفته شده اند. ممکن است تعجب کنید که چقدر می توانید کار خود را با کتابی که خوانده اید یا مجسمه ای که دوست دارید متصل کنید.
۶. شما یک فرد مردم هستید.
بله درست است! مهارت های بین فردی در زمینه معماری نادیده گرفته می شود ، اما می تواند یک پزشک متوسط را از یک استثنای جدا کند. روند طراحی به ارتباط و مذاکره دیپلماتیک نیاز دارد ، بنابراین اگر راهی با مردم داشته باشید متوجه می شوید که بقیه کار شما بسیار راحت تر است.
۷. شما به دنیای اطراف خود و جزئیات توجه می کنید.
مهم نیست که چه نوع طرحی شما را دوست دارد ، توجه یک مهارت اصلی است – هم به ورودی های خارجی و هم به جزئیات پروژه های خود. اگر شما فردی هستید که متوجه چیزهایی می شوید که دیگران از دست می دهند ، پیچیدگی طراحی ساختمان ها در طولانی مدت شما را راضی خواهد کرد.
۸. می خواهید مورد احترام قرار بگیرند.
اگرچه اعتراف دشوار است ، همه ما احترام دیگران را در جامعه می خواهیم و معماران تمایل دارند همانند پزشکان ، معلمان و وکلا به آن احترام بگذارند. این یک خلاصه کوتاه برای هوش و وظیفه شناسی است و چرا چنین آموزشهای سختی را پشت سر گذاشته اید ، چرا نباید جلو بروید و آن را جشن بگیرید؟
آیا من باید یک معمار باشم؟
هشت دلیل برای اینکه معمار نشوید
اگر همه یا بعضی از کادرهای بالا را علامت زده باشید ، احتمالاً در مسیر درست قرار دارید. اما در اینجا هشت دلیل وجود دارد که شما واقعاً نباید یک معمار باشید.
۱. شما می خواهید ثروتمند باشید.
با حقوق اولیه حدود ۲۰،۰۰۰ / ۴۷،۰۰۰ دلار و حداکثر درآمد حدود ۱۰۰،۰۰۰ / ۱۳۰،۰۰۰ دلار ، شما هرگز میلیونر نخواهید شد . از طرف دیگر ، متوسط دستمزد ۴۰۰۰۰ تا ۵۰،۰۰۰ پوند و ۸۰،۰۰۰ تا ۱۰۰،۰۰۰ دلار معمار ، زندگی راحتی را در بیشتر مناطق جهان به شما می دهد.
۲. دوست دارید اوقات فراغت زیادی داشته باشید.
احتمالاً از شما خواسته می شود که ساعتهای طولانی کار کنید ، خصوصاً در اوایل کار و با هزینه کم یا بدون هیچ گونه هزینه اضافی. سرگرمی ها و حتی دوستی ها به راحتی در کنار جاده قرار می گیرند ، بنابراین تصمیم بگیرید که آیا آماده پذیرش این موضوع هستید. خوشبختانه ، در شرکتهای پیشرفته تر ، رئیسان شروع به درک ارزش تعادل سالم بین زندگی و زندگی می کنند.
۳. نمی توانید انتقاد را تحمل کنید.
منتقدین بخشی اساسی در آموزش معماری هستند. انتقاد سازنده به پیشرفت شما کمک می کند اما انجام آن دشوار است. ۲۵٪ از دانشجویان معماری گزارش می دهند که از مشکلات روحی و روانی مرتبط با تحصیلات خود رنج می برند (اگرچه ساعات طولانی و بدهی های سنگین و همچنین منتقدان ، بدون شک این آمار را تحت تأثیر قرار می دهند).
و انتظار نداشته باشید که با ورود به دنیای کار انتقادات متوقف شود – همچنین رئیسان ، همکاران و مشتریان ممکن است ایده هایی را که از درخشان بودن آنها اطمینان دارید رد کنند.
۴. شما رقابت پذیری را دوست ندارید.
از این واقعیت که رقابت در معماری شدید است ، هم برای مکانهای دانشگاه و هم برای مشاغل ، دور نیست. برای پیش گرفتن باید خودتان را بزرگ کنید. بسیاری از قراردادهای ساختمانی نیز بر اساس مسابقات اعطا می شود ، بنابراین اگر دوست ندارید خود را در آنجا قرار دهید ، آیا این فرهنگ ممکن است بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد.
۵. شما می خواهید هر روز خلاق باشید.
گرچه احتمالاً جنبه خلاق شغل شما را جذب می کند ، اما در بیشتر روزها احتمالاً خیلی خلاق نخواهید بود. اطمینان حاصل کنید که پشت کامپیوتر و جلسات نشستن و همچنین ایده پردازی ندارید.
۶. شما عاشق این ایده هستید که بگویید معمار هستید.
معمار شدن کار دشوار ، وقت گیر و گرانی است. نمی توان به راحتی آن را پذیرفت – بنابراین گرچه خوب است که رویای غرور و افتخار خود را در روزی که در نهایت صلاحیت خود احساس می کنید ، احساس کنید ، اما اطمینان حاصل کنید که انگیزه اصلی شما این است که شما عاشق ساختن هستید.
۷. والدین / معلمان / دوستانتان فکر می کنند این کار برای شما مناسب است.
افراد زندگی شما ممکن است خوش فکر باشند ، اما شما تنها کسی هستید که واقعاً می دانید چه چیزی شما را خوشحال خواهد کرد. بدون درایو قوی ، ساختن آن به عنوان یک معمار غیرممکن است. بنابراین از نزدیکان خود مشاوره بگیرید ، اما به یاد داشته باشید که تصمیم نهایی باید فقط با خود شما باشد.
۸- شما فقط از جنبه های ریاضی طراحی ساختمان هیجان زده شده اید.
اگر این به نظر شما می رسد ، قسمت بعدی این مقاله را بررسی کنید!
آیا من باید معمار باشم یا مهندس؟
شاید شما به ساختمان و سازه علاقه مند باشید ، اما نمی توانید بین تحصیل در رشته معماری و مهندسی یکی را انتخاب کنید. تفاوت اصلی این دو موضوع در چیست؟
اول ، مهندسی بیشتر به جنبه فنی و نه خلاقانه طراحی ساختمان توجه دارد. مهندسان در مورد مواد و فرآیندهایی که ساختمانها را ایمن می سازند می آموزند ، در حالی که معماران با ظاهر و احساس نیز درگیر می شوند.
ثانیا ، اکثر مهندسان به پروانه کسب نیاز ندارند ، در حالی که همه معماران این کار را انجام می دهند ، و سوم ، مدرک مهندسی به طور قابل توجهی کمتر از مدرک معماری طول می کشد (سه یا چهار سال در مقایسه با هفت یا بیشتر).
چهارم ، شاید نسبتاً ناعادلانه ، مهندس متوسط درآمد کمی بیشتر از معمار متوسط دارد. و سرانجام ، دانشجویان مهندسی بیشتر از دانشجویان معماری در دوره فارغ التحصیلی گزینه های شغلی دارند.
اگر واقعاً در انتخاب معماری و مهندسی تلاش می کنید ، به خاطر داشته باشید که مدارکی وجود دارد که این دو را ترکیب می کند ، به عنوان مثال در انگلستان. مهندسی سازه پنج ساله MEng با معماری در دانشگاه ادینبورگ ، یا مهندسی و طراحی معماری MEng چهار ساله در بارتلت . و در ایالات متحده ، گاهی اوقات می توان در رشته معماری گرایش پیدا کرد و در مهندسی یک خردسال گرفت ، یا برعکس.
خلاصه آیا من باید یک معمار باشم؟
معمار بودن سخت است. این آموزش طولانی ، پرهزینه و چالش برانگیز است و این شغل خود می تواند استرس زا باشد و از نظر تعداد ساعات کار جبران کند. با این حال ، برای کسی که برای خلق زندگی می کند ، دارای نظم است و می خواهد به معنای واقعی کلمه جهان را تغییر دهد ، حرفه معماری می تواند یک رویا باشد.
قبل از اینکه تصمیم بگیرید ، سعی کنید وقت خود را در یک شرکت سپری کنید تا از کار واقعی که ممکن است انجام دهید مطلع شوید. بپرسید آیا می توانید سایه شخصی را که آماده است در مورد کار ، زگیل و همه چیز صادق باشد ، سایه بزنید. و اگر این کار برای کنارگذاشتن شما کافی نیست ، در اینجا آرزوی یک زندگی طولانی و لذت بخش به عنوان یک معمار را برای شما داریم!
مقالات پیشنهادی برای مطالعه :
