راهکارهای محسن هاشمی برای برونرفت از وضعیت فعلی/ مذاکره به معنای سازش نیست/ لزومی به فاش کردن نفوذ منطقهای نداریم
به گزارش خبرگزاری اویم شاهانه به نقل از خبرآنلاین، محسن هاشمی رفسنجانی در روزنامه شرق به تحلیل شرایط کنونی کشور و ارائه راهکارهایی برای برونرفت از چالشها پرداخته است.
نخستین گام در این مسیر، رهایی دیپلماسی از محدودیتهای شعاری است. دستگاه سیاست خارجی باید از اختیارات و انعطاف بیشتری برخوردار باشد تا بدون پذیرش تعهدات فراتر از توان کشور، همواره در پی تعامل و گفتوگو با سایر کشورها باشد. مذاکره نباید به معنای سازش تلقی شود، بلکه باید به عنوان ابزاری برای مدیریت بحران، به دست آوردن زمان و یافتن راههای جدید مورد استفاده قرار گیرد.
با اتخاذ چنین رویکردی، ایران میتواند با موضعی فعال به استقبال تحولات بینالمللی رفته و ضمن حفظ منافع ملی، فرصتهای نوینی را برای کاهش فشارها و ارتقای جایگاه خود در منطقه فراهم کند. نکته حائز اهمیت این است که همواره آمادگی پذیرش پیشنهادهای منطقی و عادلانه وجود داشته باشد تا بتوان در هر لحظه گامی به سوی ثبات و پیشرفت برداشت.
دوم، تقویت توان دفاعی یک ضرورت غیرقابل انکار است، اما اثربخشی آن باید در عمل مشخص شود، نه در تبلیغات پر هیاهو. در دنیای امروز که رسانهها و افکار عمومی بخش جداییناپذیری از قدرت به شمار میروند، لفاظیهای بی مورد نه تنها بازدارندگی ایجاد نمیکند، بلکه میتواند موجب سوءتفاهم و افزایش فشارها شود. اگر نیروهای نظامی تمرکز خود را بر وظایف اصلی خود معطوف کنند و از حضور بیش از حد در رسانهها پرهیز کنند، هم بازدارندگی واقعی و هم اعتماد عمومی تقویت خواهد شد.
سوم، بزرگترین مانع برای توسعه اقتصادی ایران، تنها تحریمهای خارجی نیست، بلکه بوروکراسی پیچیده، قوانین دست و پا گیر و نهادهای ناکارآمد داخلی نیز در این امر دخیل هستند. زمانی که دولت و نظام بانکی با مقررات محدودکننده، مانع فعالیتهای اقتصادی مردم میشوند، امیدی به رونق پایدار باقی نخواهد ماند. راه حل، آزادسازی فعالیتهای اقتصادی، کاهش دخالتهای غیرضروری دولت و تسهیل فضای کسب و کار است. کشور نمیتواند همزمان بار تحریمهای سنگین و محدودیتهای داخلی را تحمل کند. در شرایط ویژه، باید به اقدامات ویژهای فکر کرد؛ جسارت در اصلاح ساختارها، اعتماد به ظرفیتهای خلاقانه جامعه و فراهم کردن زمینه برای نوآوری و تولید. در این صورت، حتی سختترین فشارها نیز میتوانند به فرصتی برای پیشرفت تبدیل شوند.
چهارم، احیای سرمایه اجتماعی یک ضرورت حیاتی است. یکی از عوامل اصلی بحران فعلی، افزایش فاصله بین دولت و مردم است. برخورد امنیتی با فعالان مدنی و سیاسی نه تنها مشکلی را حل نکرده، بلکه اعتماد را نیز از بین برده است. ایران نیازمند حاکمیتی با اعتماد به نفس بیشتر است؛ حاکمیتی که بین انتقاد سازنده و خیانت تفاوت قائل شود و تنها بر اساس مدارک روشن و مستند با خائنان واقعی برخورد کند، نه بر اساس برداشتهای محدود و سلیقهای. تنها با ایجاد فضای سیاسی باز، مدارا و پذیرش انتقاد است که میتوان سرمایه اجتماعی را احیا کرد و امید را به جامعه بازگرداند.
پنجم، تعامل مردمی با جهان، کلید گشایش افقهای جدید است. ایران نمیتواند در انزوا پیشرفت کند. تقویت تبادلات دانشگاهی، علمی، فرهنگی و گردشگری بهترین راه برای ارتباط جامعه ایران با جهان است. ایجاد فضای امن برای این تبادلات، کشور را از اتهامات امنیتی رها میکند و تصویری مثبتتر از ایران به نمایش میگذارد. در پروندههای واقعی جاسوسی یا خرابکاری نیز، شفافیت در انتشار اسناد، فرصت سوء استفاده تبلیغاتی را از طرف مقابل میگیرد و نشان میدهد که ایران کشوری مسئولیتپذیر و قانونمند است.
به این ترتیب، بازسازی اعتماد در داخل و تعامل سازنده در خارج میتواند دو بال اصلی برای عبور ایران از دشوارترین مقاطع تاریخی باشد.
ششم، عقلانیت منطقهای یک ضرورت اجتنابناپذیر است. نفوذ ایران در منطقه یک واقعیت غیرقابل انکار است، اما نیازی به اعلام آشکار و مداوم آن نیست. در شرایط فعلی، کاهش سطح مداخلات علنی و حرکت به سمت دیپلماسی پنهان میتواند هم هزینهها را کاهش دهد و هم دستاوردها را افزایش دهد. زمانی که نفوذ با عقلانیت و تدبیر همراه شود، قدرت ایران در منطقه پایدارتر و قابل قبولتر خواهد بود.
هفتم، تنوع بخشیدن به روابط خارجی یک راه مطمئن برای کاهش فشارها است. چین، روسیه و سایر قدرتهای شرقی اگرچه جایگزین کاملی برای غرب نیستند، اما میتوانند بخشی از فشارهای اقتصادی و سیاسی را کاهش دهند. ایران باید در اجرای توافقات قبلی با این کشورها جدیت بیشتری نشان دهد و در عین حال مراقب باشد تا رابطهای یک طرفه و وابسته شکل نگیرد. تنوع شرکا، امکان مانور بیشتر و استقلال عمل بالاتری به کشور میبخشد و ایران را به بازیگری متعادلتر در نظام بینالملل تبدیل میکند.
چنین راهبردی -همراه با بازسازی اعتماد داخلی، اصلاح ساختارهای اقتصادی و هوشمندی دیپلماتیک- میتواند مسیر جدیدی را برای عبور از بحرانها و گشودن افقهای امیدبخش پیش روی ایران بگشاید.
هشتم، اقتصاد مرزی و منطقهای میتواند به یک محرک جدید برای ایران تبدیل شود. بازارهای مرزی با کشورهای همسایه ظرفیتهای زیادی برای تجارت، سرمایهگذاری و تبادل کالا دارند. تسهیل رفت و آمد، چشم پوشی موقت از برخی مقررات سختگیرانه پولی و مالی و ایجاد چارچوبهای نظارتی شفاف، فرصتی استثنایی برای کاهش فشار تحریمها فراهم میکند. این سیاست علاوه بر اینکه به معیشت مردم مناطق مرزی کمک میکند، منابع ارزی جدیدی نیز برای کشور ایجاد خواهد کرد.
به طور خلاصه، ایران امروز در میان طوفانی ایستاده است که نه با انکار میتوان از آن فرار کرد و نه با تکرار روشهای قدیمی میتوان بر آن غلبه کرد. راه نجات، در عقلانیت سیاسی، اقتصاد آزادتر، دیپلماسی فعال، بازسازی اعتماد اجتماعی و کاهش تنشهای غیرضروری نهفته است.
اگر چنین رویکردی با شجاعت و تدبیر در دستور کار قرار گیرد، ایران میتواند از وضعیت بن بست خارج شده و جایگاه خود را در نظم جهانی متلاطم حفظ و حتی تقویت کند. در غیر این صورت، خطر فرسایش داخلی و فشار خارجی بیش از هر زمان دیگری آینده کشور را تهدید خواهد کرد. انتخاب امروز، یک انتخاب سرنوشت ساز است: تکرار فرسایش یا گشودن افقی تازه برای ملت ایران.
منبع : خبرآنلاین



